mahvash



تحقیق در مورد اربعین حسینی

و اتفاقات این روز

وقف ایله رم غزلّلریم عّزو جاهیوه

گللم یارالی قلبینن اول بارگاهیوه

بانوی اربعین سنه جانیم اولا فدا

دونیانی بوشلارام گلرم من پناهیوه

دونیانی وئرسه لرمنی مشتاقی زاریوه

دونیانی من باغشلارم اول بیر نگاهیوه

آغلار گؤزین باخاردی گؤیه صبحگاهیده

گوی منده آغلیم بوگون اوصبح گاهیوه

اصغر سوسیزدی قاسم واکبر یارالی دی

قان آغلیر جهان بئله غملی سپاهیوه

داغ حسین واردی او غمناک قلبیده

گوی منده سس سه وئریم افغان و آهیوه

مشک اوخلانوب گلمیری عباس خیمه

سقای کربلا باخور اول خیمه گاهیوه

آلدون رقیه نعشینی زینب قوجاقیوه

قوربان اولوم او گریۀ من گاه گاهیوه

گوردین کی آت چاپیلار اول نعشه حسینوه

گوزیاشون آخدی عارضه مانند ماهیوه

یئت میش ایکی شهیده توتوب سان عزا اوگون

عالم قارالدی باخدی او چادر سیاهیوه

بیر نطقینن اوگون نه گوزل جلوه ایله دون

فخر ایله دی جهان او گؤزل جلوه گاهیوه

اول نطقینان یزیده بیوک حمله ایله دون

مات اولدی اهل کفر سنین عزّو جاهیوه

کفاریدن شکایت ائدون خدایه سن

زهرا أوزی سنین گله جک داد خواهیوه

بوش سالما سن یولا اورگینده یاراسی وار

کامرانه خسته گلسه سنون بارگاهیوه

تحقیق در مورد اربعین حسینی نشان

می دهد که دو اتفاق مهم در این

روز افتاده است

در روز اربعین حسینی

اسرای کربلا از شام به

.این سرزمین

تحقیق در مورد اربعین حسینی و اتفاقات این روز

وقف ایله رم غزلّلریم عّزو جاهیوه

گللم یارالی قلبینن اول بارگاهیوه

بانوی اربعین سنه جانیم اولا فدا

دونیانی بوشلارام گلرم من پناهیوه

دونیانی وئرسه لرمنی مشتاقی زاریوه

دونیانی من باغشلارم اول بیر نگاهیوه

آغلار گؤزین باخاردی گؤیه صبحگاهیده

گوی منده آغلیم بوگون اوصبح گاهیوه

اصغر سوسیزدی قاسم واکبر یارالی دی

قان آغلیر جهان بئله غملی سپاهیوه

داغ حسین واردی او غمناک قلبیده

گوی منده سس سه وئریم افغان و آهیوه

مشک اوخلانوب گلمیری عباس خیمه

سقای کربلا باخور اول خیمه گاهیوه

آلدون رقیه نعشینی زینب قوجاقیوه

قوربان اولوم او گریۀ من گاه گاهیوه

گوردین کی آت چاپیلار اول نعشه حسینوه

گوزیاشون آخدی عارضه مانند ماهیوه

یئت میش ایکی شهیده توتوب سان عزا اوگون

عالم قارالدی باخدی او چادر سیاهیوه

بیر نطقینن اوگون نه گوزل جلوه ایله دون

فخر ایله دی جهان او گؤزل جلوه گاهیوه

اول نطقینان یزیده بیوک حمله ایله دون

مات اولدی اهل کفر سنین عزّو جاهیوه

کفاریدن شکایت ائدون خدایه سن

زهرا أوزی سنین گله جک داد خواهیوه

بوش سالما سن یولا اورگینده یاراسی وار

کامرانه خسته گلسه سنون بارگاهیوه

تحقیق در مورد اربعین حسینی نشان می دهد که دو اتفاق مهم در این روز افتاده است. در روز اربعین حسینی اسرای کربلا از شام به این سرزمین بازگشتند.

روز 20 صفر مصادف با اربعین حسینی زمانی است که حرم امام حسین (ع ) یعنی کاروان اسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند. روز اربعین روزی است که جابر بن عبدالله بن حرام انصاری ، صحابی رسول خدا (ص )، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت قبر امام حسین (ع ) بشتابد و او نخستین کسی است از مردمان که قبر آن حضرت را زیارت کرد.

اربعین حسینی در متون مذهبی

باید دید در کهن ترین متون مذهبی ما، از <<اربعین << چگونه یاد شده است . به عبارت دیگر دلیل برزگداشت اربعین چیست ؟ مهمترین نکته درباره اربعین ، روایت امام عسکری (ع ) است . حضرت در روایتی که در منابع مختلف از ایشان نقل شده فرموده اند: <<نشانه های مؤمن پنج چیز است : خواندن 51 رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب + 11 نماز شب + 23نوافل )، زیارت اربعین، انگشتری در دست راست، وجود آثار سجده بر پیشانی و بلند خواندن بسم الله در نماز>>.

این حدیث تنها مدرک معتبری است که جدای از خود زیارت اربعین که در منابع دعایی آمده ، به اربعین امام حسین (ع ) و بزرگداشت آن روز تصریح کرده است .

منشا اربعین حسینی چیست؟

اما این که منشأ اربعین چیست ، باید گفت ، در منابع به این روز (اربعین) به دو اعتبار نگریسته شده است .

اربعین روز مراجعت اسرای کربلا از شام به مدینه

کهن ترین کتاب دعایی مفصل موجود، کتاب <<مصباح المتهجّد>> شیخ طوسی از شاگردان شیخ مفید است که ایشان هم همین مطلب را آورده است . شیخ طوسی پس از یاد از این که روز نخست ماه صفر روز شهادت زید بن علی بن الحسین (ع ) و روز سوم ماه صفر، روز آتش زدن کعبه توسط سپاه شام در سال 64 هجری است ، می نویسد:

<<بیستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه کربلا) روزی است که حرم سید ما اباعبدالله الحسین از شام به مدینه مراجعت کرد و نیز روزی است که جابر بن عبدالله انصاری ، صحابی رسول خدا (ص ) از مدینه وارد کربلا شد تا قبر حضرت را زیارت کند. او نخستین کس از مردمان بود که امام حسین (ع ) را زیارت کرد. در چنین روزی زیارت آن حضرت مستحب است و آن زیارت اربعین است>> . (مصباح المتهجد، ص 787)

در همانجا آمده است که <<وقت خواندن زیارت اربعین ، هنگامی است که روز بالا آمده است >>.

در کتاب <<نزهة ااهد>> هم که در قرن ششم هجری تألیف شده ، آمده : <<در بیستم این ماه بود که حرم محترم حسین (ع) از شام به مدینه آمدند. (نزهة ااهد، ص 241) همین طور در ترجمه فارسی فتوح ابن اعثم (الفتوح ابن اعثم ، تصحیح مجد طباطبائی ، ص 916) و کتاب مصباح کفعمی که از متون دعایی بسیار مهم قرن نهم هجری است این مطلب آمده است . برخی استظهار کرده اند که عبارت شیخ مفید و شیخ طوسی ، بر آن است که روز اربعین ، روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه خارج شدند نه آن که در آن روز به مدینه رسیدند. (لؤلؤ و مرجان ، ص 154) به هر حال ، زیارت اربعین از زیارت های مورد وثوق امام حسین (ع ) است که از لحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است .

شیخ طوسی ، بیستم صفر یا اربعین را، زمان بازگشت اسرای کربلا از شام به مدینه دانسته است . باید افزود که نقلی دیگر، اربعین را بازگشت اسرا از شام به <<کربلا>> تعیین کرده است . تا اینجا، از لحاظ منابع کهن ، باید گفت اعتبار سخن نخست بیش از سخن دوم است . با این حال ، علامه مجلسی پس از نقل هر دو این ها، اظهار می دارد: <<احتمال صحت هر دوی اینها (به لحاظ زمانی ) بعید می نماید>>. (بحار ج 101، ص 334 ـ 335) ایشان این تردید را در کتاب دعایی خود <<زاد المعاد>> هم عنوان کرده است . با این حال ، در متون بالنسبه قدیمی ، مانند <<لهوف>> و <<مثیرالاحزان>> آمده است که اربعین ، مربوط به زمان بازگشت اسرا، از شام به کربلاست . اسیران ، از راهنمایان خواستند تا آنها را از کربلا عبور دهند.

باید توجه داشت که این دو کتاب ، در عین حال که مطالب مفیدی دارند، از جهاتی ، اخبار ضعیف و داستانی هم دارند که برای شناخت آنها باید با متون کهن تر مقایسه شده و اخبار آنها ارزیابی شود. این نکته را هم باید افزود که منابعی که پس از لهوف ، به نقل از آن کتاب این خبر را نقل کرده اند، نباید به عنوان یک منبع مستند و مستقل ، یاد شوند. کتاب هایی مانند <<حبیب السیر>> که به نقل از آن منابع خبر بازگشت اسرا را به کربلا آورده اند، (نفس المهموم ترجمه شعرانی ، ص 269) نمی توانند مورد استناد قرار گیرند.


اربعین ثبت اولین زائر قبر امام حسین

اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری ، صحابی پیامبر خدا (ص ) از مدینه به کربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسین (ع ) را زیارت کند.

شیخ مفید در<<مسار الشیعه>> که در ایام موالید و وفیات ائمه اطهار علیهم السلام است ، اشاره به روز اربعین کرده و نوشته است : <<اربعین روزی است که حرم امام حسین (ع )، از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. همچنین اربعین روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام حسین (ع ) وارد کربلا شد>>.


ارتباط اربعین با ظهور

دو نکته کوتاه در مورد اربعین

  • برخی از روایاتی که در باب زیارت امام حسین (ع ) در کتاب کامل ایارات ابن قولویه آمده ، گریه چهل روزه آسمان و زمین و خورشید و ملائکه را بر امام حسین (ع ) یادآور شده است . (اربعین شهید قاضی ، ص 386)
  • ابن طاوس یک اشکال تاریخی هم نسبت به اربعین بودن روز بیستم صفر مطرح کرده و آن این که اگر امام حسین (ع ) روز دهم محرم به شهادت رسیده باشد، اربعین آن حضرت نوزدهم صفر می شود نه بیستم . در پاسخ گفته شده است، به احتمال ماه محرمی که در دهم آن امام حسین (ع ) به شهادت رسیده ، بیست و نه روز بوده است . اگر ماه کامل بوده ، باید گفت که روز شهادت را به شمارش نیاورده اند. (بحار الانورا، ج 98، ص 335).


مصرف آب گرم(ولرم)

تمیز کردن دستگاه گوارش

و تسکین دهنده درد

ممانعت از پیری زودرس

و

مصرف آب گرم(ولرم)

تمیز کردن دستگاه گوارش

آب گرم و تسکین دهنده درد

و ممانعت از پیری زودرس

و

مصرف منظم آب ولرم به ویژه صبح ناشتا، باعث ترمیم بافت های بدن، افزایش قدرت دستگاه گوارش،

بهبود نرخ سوخت و ساز و افزایش قدرت سیستم ایمنی بدن می شود.

به گزارش افکارنیوز، اکثر ما افراد روزمان را با نوشیدن یک فنجان قهوه و یا چای گرم آغاز

می کنیم تا بدن خود را گرم کرده و احساس خواب آلودگی بعد از بیدار شدن را برطرف نماییم.

از طرفی دیگر، هنگام نوشیدن آب، بیشتر به نوشیدن آب خنک تمایل داریم.

در حالی که بنابر تحقیقات پزشکی، مصرف آب سرد در اساس کار اشتباهی است.

مصرف منظم آب ولرم به ویژه صبح ناشتا، باعث ترمیم بافت های بدن، افزایش قدرت

دستگاه گوارش، بهبود نرخ سوخت و ساز و افزایش قدرت سیستم ایمنی بدن می شود.

عموما، دلایل زیادی وجود دارد که بر اهمیت نوشیدن آب گرم برای سلامتی انسان

تاکید می کند. برخی از مهم ترین آنها در این مقاله آورده شده است.

1- و تمیز کردن دستگاه گوارش

مصرف آب گرم (ولرم)
صبح ناشتا بدن را از مواد سمی پاک می کند. آب گرم، هضم

غذای موجود در معده را سریع تر می کند به ویژه اگر بلافاصله

پس از صرف غذا باشد.

اما در مقابل، مصرف آب سرد با غذا و یا بعد از آن باعث ته نشین شدن چربی های

موجود در غذا شده و آن را سفت و محکم می کند. در نتیجه،

هضم غذا به مراتب دشوارتر خواهد شد.

2- آب گرم(ولرم) و کمک به رفع یبوست

امروزه، یبوست و وجود نفخ رایج ترین مشکل دستگاه گوارش است. درواقع دلیل اصلی

یبوست، کمبود آب در بدن می باشد.

بنابراین، نوشیدن آب گرم، صبح ناشتا حرکات روده را بهبود بخشیده، دستگاه گوارش

را از فضولات تخلیه کرده و یبوست را بر طرف می کند.

3- آب گرم (ولرم) و تسکین دهنده درد

مصرف آب گرم به عنوان یک مسکن قوی، می تواند دردهایی مثل سردرد و

یا دردهای قاعدگی را آرام کند.

حرارت موجود در آب گرم گردش خون را بهبود داده و آن را به سمت پوست هدایت می کند،

در نتیجه، گرفتگی های عضلانی را می تواند به خوبی بر طرف کرده و درد ناشی از آن را تسکین دهد.

4- ّآب گرم(ولرم) و کاهش وزن

نوشیدن آب گرم صبح ها با شکم خالی، حرارت بدن را افزایش داده و باعث

بالا رفتن سوخت و ساز بدن می شود.

در نتیجه، قدرت چربی سوزی بدن افزایش یافته و به مرور زمان، وزن

کاهش می یابد. در ضمن، مصرف آب گرم به طور کلی عملکرد کلیه ها را بهتر می کند.

5- آب گرم(ولرم) و بهبود گردش خون

باعث پاک شدن دیواره های رگ ها از چربی شده و جریان خون را راحت تر می کند.

در ضمن، مواد سمی موجود در خون با مصرف آب گرم از بدن خارج شده

و بدین ترتیب، سرعت و میزان گردش خون بهبود می یابد.

علاوه بر این، حرارت موجود در آب گرم باعث شل شدن اعصاب و ماهیچه های

بدن شده که به دنبال آن گردش خون در کل بدن راحت تر می شود.

6- آّب گرم (ولرم) و ممانعت از پیری زودرس

پیری زودرس به ویژه بین ن، یک کابوس وحشتناک می باشد. اما، خوشبختانه

روند آن را می توان با مصرف آب گرم متوقف کرد.

زیرا، مواد سمی موجود در بدن دلیل اصلی بروز پیری زودرس در افراد می باشد

که به خوبی با نوشیدن آب گرم از بدن خارج می شوند.

در ضمن، آب گرم سلول های پوست را بازسازی کرده

و قدرت ارتجاعی آنها را افزایش می دهد.


بر اساس تحقیقات علمی

پژوهشگران پی بردند که حد اقل

پنج و شش دقیقه دوچرخه سواری.

گوش دادن به شعرهاوقصه های کو تاه و دلنشین

و موسیقی آرام برای همه بسیار مفید است

زمینه درمان اختلالات

و مشکلات رفتاری


بر اساس تحقیقات علمی

پژوهشگران پی بردند که حد اقل

پنج و شش دقیقه دوچرخه سواری.

گوش دادن به شعرهاوقصه های کو تاه و دلنشین

و موسیقی آرام برای همه بسیار مفید است

زمینه درمان اختلالات

و مشکلات رفتاری


))))))))))))))))))))))))))

((((((((((((((((((

((((((((((((((

))))))))

(((

بر اساس تحقیقات علمی پژوهشگران

پی بردند که حد اقل پنج و شش دقیقه

دوچرخه سواری مجوجب سلامت جسم و

افزایش طول عمر انسان می شود

گوش دادن به شعرهاوقصه های کو تاه و دلنشین

و موسیقی آرام برای همه بسیار مفید است

زمینه درمان اختلالات و مشکلات

رفتاری را درمان می کند

گوس دادن به قضه و شعر های دلنشین همجنین موسیقی آرام و شادی بخش در هر سن و سالی که باشید ضامن سلامتی و شادابی جسم و روان می شود برای اضطراب ها، ترس ها و حتی برای کودکان دچار مشکل رفتاری مثل لجبازی، نافرمانی و پرخاشگری مناسب است.

علاوه بر افراد جوان و میانسال حتی برای کودکان هم قصه های کوتاه و مناسب. آموزش مهارت های غذاخوردن، دفع و توالت، همکاری و کنترل خشم نیز قابل استفاده است.

از ویژگی های داستان مناسب برای کودکان استفاده در قصه گویی ارتباط متن با تصویر، کوتاه بودن متن و نیز مناسب بودن آن برای گروه سنی کودک است.


از قدیم گفته اند هر نوشته ای

به یک بار خواندن می ارزد

اما این دو

داستان ناب عاشقانه امّا

واقعی

به ده ها بار خواندنش

می ارزد

پس همه چیز را خاموش کنید

با تمرکز و در خلوت و تنهایی

با دقت تمام هر دو عاشقانه

ناب را بخونید

و هر نتیجه با نظریه داشتید

با اسم کامل حود نظر تان

را به نویسبد

تا در صفحه اول

سایت درج کنیم

ومردم بیشتر با استعداد های

نهفته شما عزیزان

آشنا شوندچون.

از قدیم گفته اند هر نوشته ای

به یک بار خواندن می ارزد

اما این دو

داستان ناب عاشقانه امّا

واقعی

به ده ها بار خواندنش

می ارزد

پس همه چیز را خاموش کنید

با تمرکز و در خلوت و تنهایی

با دقت تمام هر دو عاشقانه

ناب را بخونید

و هر نتیجه با نظریه داشتید

با اسم کامل حود نظر تان

را به نویسبد

تا در صفحه اول

سایت درج کنیم

ومردم بیشتر با استعداد های

نهفته شما عزیزان

آشنا شوندچون.

و به قولمعروف:

هیچ ترتیبی و آدابی مجو

هرچه می خواد دل تنکت بگو

پس: : غم خو درا بگو دنیا پسندد

امیداوارم در اولین تجربه هم باشد

دست به قلم شوید

وحتما بدانید

که به همین سادگی

شاهکاری خلق خواهید کرد

فقط با اراده تمام شاهکارتان

رابا قلم جاری کنید

بسم الله شروع :

دخترک شانزده ساله بود که

برای اولین بار عاشق پسر شد

پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت

و همیشه شاگرد اول

کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما

نمی خواست احساسات

خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز

این عشق را در قلبش

نگه می داشت و دورادور

او را می دید

احساس خوشبختی می کرد.
در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر،

دل دختر را گرم می کرد.

او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته

بود هر روز روی کاغذ

کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ

را به شکل ستاره ای

زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت.

دختر با دیدن پیکر

برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل

او دختری با موهای بلند

و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.

دختر موهایی بسیار سیاه ولی کوتاه داشت

و وقتی لبخند می زد، چشمانش به باریکی

یک خط می شد.
در 19 سالگی دختر وارد یک دانشگاه

متوسط شد

و پسر با نمره ممتاز به دانشگاهی بزرگ

در پایتخت راه یافت.

یک شب، هنگامی که همه دختران خوابگاه

برای دوست پسرهای

خود نامه می نوشتند یا تلفنی با آنها حرف می زدند،

دختر در سکوت به شماره ای که از مدت ها پیش

حفظ کرده بود

نگاه می کرد. آن شب برای نخستین بار دلتنگی را

به معنای واقعی حس کرد.
روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ

دانشگاهی

را بدون توجه

پشت سر می گذاشت. به یاد نداشت

چند بار دست های

دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده بود.

در این چهار سال تنها در پی آن بود که

برای فوق لیسانس

در دانشگاهی که پسر درس می خواند،

پذیرفته شود.

در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش

را کوتاه نکرد.
دختر بیست و دو ساله بود که به عنوان

شاگرد اول

وارد دانشگاه پسر شد.

اما پسر در همان سال فارغ التحصیل شد

و کاری در مدرسه دولتی پیدا کرد

. زندگی دختر مثل گذشته ادامه داشت

و بطری های روی

قفسه اش به شش تا رسیده بود.
دختر در بیست و پنج سالگی

از دانشگاه

فارغ التحصیل شد

و در شهر پسر کاری پیدا کرد. در تماس

با دوستان دیگرش شنید

که پسر شرکتی باز کرده و تجارت موفقی

را آغاز کرده است.

چند ماه بعد، دختر کارت دعوت مراسم

ازدواج پسر را دریافت کرد.

در مراسم عروسی، دختر به چهره شاد

و خوشبخت عروس و داماد

چشم دوخته بود و بدون آنکه شرابی بنوشد،

مست شد.
زندگی ادامه داشت. دختر دیگر جوان نبود،

در بیست و هفت سالگی

با یکی از همکارانش ازدواج کرد. شب

قبل از مراسم ازدواجش،

مثل گذشته روی یک کاغذ کوچک نوشت:

فردا ازدواج می کنم

اما قلبم از آن توست. و کاغذ را به شکل

ستاره ای زیبا تا کرد.

ده سال بعد، روزی دختر به طور اتفاقی

شنید که شرکت

پسر با مشکلات بزرگی مواجه شده و

در حال ورشکستگی است.

همسرش از او جدا شده و طلبکارانش

هر روز او را آزار می دهند.

دختر بسیار نگران شد و به جستجویش رفت

شبی در باشگاهی،

پسر را مست پیدا کرد. دختر حرف زیادی نزد،

تنها کارت بانکی خود را که تمام

پس اندازش در آن بود

در دست پسر گذاشت. پسر دست

دختر را محکم گرفت،

اما دختر با لبخند دستش را رد کرد و گفت:

مست هستید،

مواظب خودتان باشید.


زن پنجاه و پنج ساله شد، از همسرش

جدا شده بود

و تنها زندگی می کرد. در این سالها

پسر با پول های

دختر تجارت خود را نجات داد.

روزی دختر را پیدا کرد

و خواست دو برابر آن پول و 20

درصد سهام شرکت

خود را به او بدهد اما دختر همه

را رد کرد و پیش از آنکه

پسر حرفی بزند گفت: دوست هستیم،

مگر نه؟
پسر برای مدت طولانی به او نگاه کرد

و در آخر لبخند زد.
چند ماه بعد، پسر دوباره ازدواج کرد،

دختر نامه تبریک زیبایی

برایش نوشت ولی به مراسم عروسی اش

نرفت.
مدتی بعد دختر به شدت مریض شد،

در آخرین روزهای زندگیش،

هر روز در بیمارستان یک ستاره

زیبا می ساخت.

در آخرین لحظه، در میان دوستان و اعضای خانواده اش،

پسر را بازشناخت و گفت: در قفسه خانه ام

سی و شش

بطری دارم، می توانید آن را برای

من نگهدارید؟
پسر پذیرفت و دختر با لبخند آرامش جان سپرد.

مرد هفتاد و هفت ساله در حیاط خانه اش در حال

استراحت

بود که ناگهان نوه اش یک ستاره زیبا

را در دستش گذاشت

و پرسید: پدر بزرگ، نوشته های روی

این ستاره چیست؟
مرد با دیدن ستاره باز شده و

خواندن جمله رویش،

مبهوت پرسید: این را از کجا پیدا کردی؟

کودک جواب داد: از بطری روی کتاب

خانه پیدایش کردم.
پدربزرگ، رویش چه نوشته شده است؟
پدربزرگ، چرا گریه می کنید؟
کاغذ به زمین افتاد. رویش نوشته شده بود:

معنای خوشبختی

این است

که در دنیا کسی

هنوز هم کسد هست

هست

که بی اعتنا

به نتیجه،

دوستت دارد.


عاشق غمگین

در پیامک های جانسوز به معشوقش

این چنین می نوشت:

سرای دیده ام امشب

ز دوست خالی بود

نیامدی که ببینی مرا جه حالی بود

بجز سرای دل ما مرو به بزم دگر

که پارسال ترا ما من این حوالی بود

نگاه خسته و فریاد زرد و ناله سرد

مرا سه هدیه زتو ندزنین غزالی بود

چرا دیگه جوابمو نمیدی؟

اینقدر ازم بدت میومد؟

ما که باهم خوب بودیم

یهو چی شد! لااقل دلیلش رو بهم بگو

یعنی اون گوشه های دلت هم هیچ جایی

واسه من نیست؟

هیچی نمیخوای بگی؟ دلم خیلی تنگ شده برات


بدون تو زندگیم هیچ معنی و مفهومی نداره

همش به یه نقطه خیره میشم

و به تو فکر میکنمتو رو خدا یه چیزی بگو.

گوشیت هم که خاموشه

دارم دیوونه میشم.

لااقل یه فحشی بد و بیراهی چیزی بده بهم

سکوتت واقعا آزار

دهنده است

دارم خاطره هام وازنو مرور میکنم.

اون

روز که کنار اون فواره نشسته بودی

موقتی اون گل رز زرد رو دادم بهت.اولش خندیدی

و بعدش گریت گرفت. خوب یادمه که چی بهم گفتی

گفتی میترسی.

از این میترسی یه روز تنهات بزارم.

گفتی بدون من زندگی برات معنی

نداره

اشکات

و پاک کردم.

بغلت کردم

و آروم در گوشت گفتم

تو خود منی. هیچوقت خودمو تنها نمیزارم

قول میدم هیچوقت ترکت نکنم. مگه روزی که روحم جسمم

و ترک کرده باشه من سر قولم وایستادم. هنوز هستم.

ولی تو چی.زندگیت بدون

من معنی پیدا کرده آره؟

لعنتی چرا اینکارو باهام میکنی؟

لذت میبری از اینکه حرفام و میخونی؟

زجر کشیدنم

و میبینی

و هیچی نمیگی؟

چرا لااقل یه چیزی نمیگی که بفهمم

تو زندگیت دیگه هیچ جایی ندارم؟چرا یه

چیزی نمیگی که برم گورم

و گم کنم؟

چرا آخه؟ مگه من باهات چیکار کردم؟

چرا حداقل

باهام خداحاظی نمیکنی؟یعنی حقم از این رابطه

یه خداحافظ

خشک و خالی هم نبود؟

به زبان چرم جانا به نواز جان ما را

به سلام خشک خوش کن دل ناتوان مارا

دوست داری نفرینت کنم؟ دوست داری از

خدا برات بد بخوام؟

دلم نمیزاره که واست غم و بدی

بخوام. من دوستت دارم

تک تک لحظه هایی که کنارت بودم رو دوس دارم.

همه خاطراتت

هر روز و هر شب تو آغوش

می گیرم و مرور میکنم

با همونا زندگی میکنم. به همونا دل خوش میکنم

تو هم برو با کسی که فکر میکنی بیشتر از من

میخوادت با کسی که فکر میکنی

بیشتر از من کنارش شادی

فقط بدون یکی

هست که بهت فکر میکنه

و هر لحظه برات آروزی خوشبختی میکنه

از خدا هم

میخوام آه دلم

و نشنیده

و اشک چشمام

و ندید بگیره ازش میخوام جای من

هواتو داشته باشه

خیلی دوستت دارم

خیلی

مواظب خودت باش.

ناگهان جواب پیامک هایش اومد

و عاشق بی قرا رنمی خواست باور کند

چوب جواب اس هایش چنین بود


- سلام. من خواهرش هستم

شما رو زیاد

نمیشناسم

فقط یه بار عکستون

رو دیدم و چند باری راجع بهتون باهام حرف زد

نمیدونم کار درستی هست که بهتون بگم یا نه

ولی شاید اینجوری از این چشم انتظاریه

دیوونه کننده رها بشین

اون ۵شنبه تصادف کرد و قبل از رسیدن

به بیمارستان فوت کرد

فقط بدونین

خیلی دوستون داشت

عاشق

تون

بودو وقتی ترکتون کرد که

روحش جسمش

و ترک کرده بود.

وزمزمه می کرد:

تا حام عجل نکرده ام نوش

هرگز نکنم ترا فراموش


مطالبی شیرین و شیوا

در مورد عید نوروز باستانی

که خیلی خواندنی است

و داستان معروف

عاشقانه

عمو نوروز و ننه سرما

مطالبی شیرین و شیوا

در مورد عید نوروز باستانی

که خیلی خواندنی است

و داستان معروف

عاشقانه

عمو نوروز و ننه سرما

نوروز یک جشن ملی است، جشن ملی را همه می شناسند که نوروز چیست؛

هر ساله برپا می شود و هر ساله از آن سخن می رود. بسیار گفته اند و

بسیار شنیده اید پس به تکرار نیازی نیست؟ چرا هست. مگر نوروز را

خود مکرر نمی کنید؟ پس سخن از نوروز را نیز مکرر بشنوید.

در علم و و ادب تکرار ملال آور است و بیهوده <<عقل>> تکرار را

نمی پسندد: اما <<احساس>> تکرار را دوست دارد، طبیعت تکرار را

دوست دارد، جامعه به تکرار نیازمند است و طبیعت را از تکرار

ساخته اند: جامعه با تکرار نیرومند می شود، احساس با تکرار جان

می گیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن طبیعت، احساس، و

جامعه هر سه دست اندرکارند.

نوروز که قرنهای دراز است بر همه جشنهای جهان فخر می فروشد،

از آن رو هست که این قرارداد مصنوعی نیست. جشن جهان است و

روز شادمانی زمین وآسمان و آفتاب و جشن شکفتن ها و شور زادن ها

و سرشار از هیجان هر<<آغاز>>.

جشنهای دیگران غالباً انسان را از کارگاه ها، مزرعه ها، دشت و صحرا،

کوچه و بازار، باغها و کشتزارها، در میان اتاق ها و زیر سقف ها و پشت

درهای بسته جمع می کند: کافه ها، زیر زمین ها، سالن ها، خانه ها . در

فضایی گرم از نفت، روشن از چراغ، لرزان از دود، زیبا از رنگ و آراسته

از گلهای کاغذی، مقوایی، مومی، بوی کندر و عطر و . اما نوروز دست

مردم را می گیرد و از زیر سقف ها و درهای بسته فضاهای خفه لای دیوارهای

بلند و نزدیک شهرها و خانه ها، به دامن آزاد و بیکرانه طبیعت می کشاند:.

زیبا از هنرمندی باد و باران، آراسته با شکوفه، جوانه، سبزه و معطر از

بوی باران، بوی پونه، بوی خاک، شاخه های شسته، باران خورده پاک و .

نوروز تجدید خاطره بزرگی است:خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت.

هر سال آن فرزند فراموشکار که، سرگرم کارهای مصنوعی و ساخته های

پیچیده خود، مادر خویش را از یاد می برد، با یادآوری وسوسه آمیز نوروز

به دامن وی باز می گردد و با او، این بازگشت و تجدید دیدار را جشن می گیرد.

تمدن مصنوعی ما هر چه پیچیده تر و سنگین تر می گردد، نیاز به بازگشت و

باز شناخت طبیعت را در انسان حیاتی تر می کند و بدین گونه است که نوروز

بر خلاف سنت ها که پیر می شوند. به توانایی می رود و در هر حال آینده ای

جوان تر و درخشان تر دارد.


عمونوروز یکی از نمادهای نوروز است.

داستان عمو نوروز، داستانی

عاشقانه است.

عمو نوروز منتظر زنی است. آنها می خواهند با هم ازدواج کنند.

بر اساس یک باور قدیمی، نامزد عمو نوروز از یک ماه به نوروز مانده،

به دارکوب ها و چرخ ریسک rlm;ها می rlm;گوید که از برگ نورس درختان

و گل های نوشکفته، قبای زیبایی برای عمو نوروز که در سفر دوازده ماهه است ببافند.

در بعضی از افسانه ها ننه سرما و عمو نوروز هیچ گاه همدیگر را مشاهده نمی کنند و

زن هیچ وقت در زمان آمدن عمو نوروز بیدار نیست؛ آن قدر خانه را روفته و

روبیده و کار کرده که خوابش برده و زن صاحب خانه است و مرد مسافر؛ و این سفر

همیشه ادامه دارد. در مورد دیگر تمام موارد مشابه است. با این تفاوت که عمو نوروز

و ننه سرما همدیگر

را فقط در آخرین لحظات تغییر سال می بینند و شانس با هم بودن را فقط در آن زمان دارند.

عمو نوروز هر سال آخرین روز زمستان، اولین روز بهار با کلاه نمدیش زلف های

قرمز حنا بستَه مِثل ریشش با کمرچین آبی و شال خالخالی و شلوار گشاد و گیوهٔ تَختِ

از بالای کوه روبروی شهر با لبی خندان دلی شاد با عصای تو دستانش که تکیه گاه

پیر مرد خستهٔ لب خندان است یواش یواش پایین می آید. در افسانه ها عمو نوروز نماد

طبیعت یا شاه یا فرد دیگری که برکت به زندگی مردم می آورد

بوده است و ننه سرما که همسر عمو نوروز است و همیشه منتظر آمدن وی است.

در فرهنگ و ادب مردمی ایران شاید بتوان گفت پرآوازه ترین افسانه در پیوند با نوروز

همان است که آن را با نام افسانه <<عمو نوروز>> و یا <<بابا نوروز>> می شناسیم. از

این افسانه در سروده ها و نوشته ها پارسی سخنی نرفته است، پس آن را می باید افسانه ای

مردمی دانست. افسانه ای که همه ایرانیان به گونه ای با آن آشنایند، چون در سالیان کودکی

آن را از مادران یا دایگان یا دیگر افسانه گویان شنیده اند. اگر عمیق تر بنگریم، بر پایه

افسانه شناسی سنجشی می توان عمو نوروز را با <<بابا نوئل>> در فرهنگ غرب سنجید.

آن افسانه چنین است که در روزهای پایانی سال عمو نوروز به خانه <<ننه سرما>> در

می آید تنها یک شب را در این خانه می گذراند، بامدادان به راه خود می رود تا سالی دیگر

در همان روز بازگردد. پیداست که عمو نوروز پیری است دیرسال با گیسوان و ریشی

انبوه و سپید، ننه سرما هم به همان سال پیرزنی است زمان فرسود. این رخداد

نشانه آن است که سال کهن و روزگار سرما به پایان می رسد

تا سالی نو و روزگار گرما، رستاخیر گیتی، باری دیگر آغاز بشود

.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

hosh98-99 kadbanooshim وبسایت رسمی دانلود انواع فایل و مقاله های کم یاب در سطح کشور دانلود سرا تپل خانم آبان داد h0sseini از اصفهان تا آنکارا venosgeraphic20 mha313